در ادامه متن کامل غزل شماره 60 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.
آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست
خوش میدهد نشان جلال و جمال یار
خوش میکند حکایت عز و وقار دوست
دل دادمش به مژده و خجلت همیبرم
زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست
شکر خدا که از مدد بخت کارساز
بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست
سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار
در گردشند بر حسب اختیار دوست
گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند
ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست
کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح
زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست
ماییم و آستانه عشق و سر نیاز
تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست
دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک
منت خدای را که نیم شرمسار دوست
تعبیر فال شما
به امید خدا نسیم شادی خبرهای خوبی به تو خواهد رساند و مرغ سعادت روی بام خانه ات خواهد نشست.
رقیبان دلت را می لرزانند اما نگرانی به دلت راه نده و نترس که پروردگار همواره ناظر و همراه توست و هیچ یک از افراد بد نیت در اهداف شوم خود موفق نخواهند بود.
آدم های با محبت اطرافت را دوره کرده اند که مهرشان دلت را گرم می کند. از خود خواهی به دور باش و متانت را سرلوحه رفتارت قرار ده.