در ادامه متن کامل غزل شماره 270 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.
درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
گشتهام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیدهام که مپرس
آن چنان در هوای خاک درش
میرود آب دیدهام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیدهام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی
لب لعلی گزیدهام که مپرس
بی تو در کلبه گدایی خویش
رنجهایی کشیدهام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق
به مقامی رسیدهام که مپرس
تعبیر فال شما
خوشا به حالت که یار همیشه همراه و همدم و آرام جانت است پس سعی کن هرگز نسبت به او بد بین و مشکوک نباشی و قدرش را بدانی که قلبش از عشق و محبت سرشار است.
بدان که معشوق به خاطر تو سختی های فراوانی متحمل شده است. با او مهربان باش که در نهایت در کنار هم به جایگاه والایی دست پیدا می کنید.
نیت مهمی در ذهن داری. صبوری پیشه کن و نگرانی به دلت راه مده. به امید خدا مسافر سلامت است و بیمارت لباس عافیت به تن خواهد کرد.