در ادامه متن کامل غزل شماره 450 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.
روزگاریست که ما را نگران میداری
مخلصان را نه به وضع دگران میداری
گوشه چشم رضایی به منت باز نشد
این چنین عزت صاحب نظران میداری
ساعد آن به که بپوشی تو چو از بهر نگار
دست در خون دل پرهنران میداری
نه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغ
همه را نعره زنان جامه دران میداری
ای که در دلق ملمع طلبی نقد حضور
چشم سری عجب از بیخبران میداری
چون تویی نرگس باغ نظر ای چشم و چراغ
سر چرا بر من دلخسته گران میداری
گوهر جام جم از کان جهانی دگر است
تو تمنا ز گل کوزه گران میداری
پدر تجربه ای دل تویی آخر ز چه روی
طمع مهر و وفا زین پسران میداری
کیسه سیم و زرت پاک بباید پرداخت
این طمعها که تو از سیمبران میداری
گر چه رندی و خرابی گنه ماست ولی
عاشقی گفت که تو بنده بر آن میداری
مگذران روز سلامت به ملامت حافظ
چه توقع ز جهان گذران میداری
تعبیر فال شما
اگر می خواهی طعم موفقیت را بچشی و به اهدافت جامه عمل بپوشانی، سعی کن از غرور و خودخواهی حذر کرده و بدان که فریب و نیرنگ سرانجام خوبی برایت ندارد.
مبادا دل دوستانی که به تو و توانایی هایت تکیه کرده اند نا امید کنی. همواره مهربان باش و عشق بورز تا زندگی ات رونق بگیرد.