غزل شماره ۳۹۸ : ای نور چشم من سخنی هست گوش کن

در ادامه متن کامل غزل شماره 398 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.

ای نور چشم من سخنی هست گوش کن
چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن

در راه عشق وسوسه اهرمن بسیست
پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن

برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند
ای چنگ ناله برکش و ای دف خروش کن

تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت
همت در این عمل طلب از می فروش کن

پیران سخن ز تجربه گویند گفتمت
هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن

بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق
خواهی که زلف یار کشی ترک هوش کن

با دوستان مضایقه در عمر و مال نیست
صد جان فدای یار نصیحت نیوش کن

ساقی که جامت از می صافی تهی مباد
چشم عنایتی به من دردنوش کن

سرمست در قبای زرافشان چو بگذری
یک بوسه نذر حافظ پشمینه پوش کن

تعبیر فال شما

مبادا اسیر تنبلی شوی و امورت را به تاخیر بیندازی که اصلا به صلاح تو نیست. همواره به یاد خداوند باش تا از شیطان در امان بوده و از مسیر درست منحرف نشوی.

اقدامی که قرار است عملی کنی نیاز به تلاش و اراده قوی دارد. برای موفقیت حتما با خردمندان مشورت کن که به امید خدا موفق خواهی شد.

برای مشاهده فال حافظ روی دکمه زیر کلیک فرمایید :

فال حافظ