غزل شماره ۶ : به ملازمان سلطان که رساند این دعا را

در ادامه متن کامل غزل شماره 6 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.

به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را

ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را

مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت
ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا

دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از این چه سود داری که نمی‌کنی مدارا

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را

چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را

به خدا که جرعه‌ای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را

 

تعبیر فال شما

ای دلت صاف تر از آب روان … یاد خداوند را بر صفحه دلت حک کن و قدردان نعمت های بی دریغش باش. بر خودش توکل داشته باش و دست یاری به سویش دراز کن تا به سلامت از دره مشکلات عبور کرده و بر سختی ها پیروز شوی.

بدی ها را از دلت پاک کن و دوستان دو رو را به باد هوا بسپار. رقیب عشقی آرامشت را به آتش کشیده …

صبح ها به نیایش پروردگار مشغول باش و پلیدی را از فکر و ذهنت بیرون کن.

برای مشاهده فال حافظ روی دکمه زیر کلیک فرمایید :

فال حافظ