غزل شماره ۷۶ : جز آستان توام در جهان پناهی نیست

در ادامه متن کامل غزل شماره 76 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.

جز آستان توام در جهان پناهی نیست
سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست

عدو چو تیغ کشد من سپر بیندازم
که تیغ ما به جز از ناله‌ای و آهی نیست

چرا ز کوی خرابات روی برتابم
کز این بهم به جهان هیچ رسم و راهی نیست

زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر
بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست

غلام نرگس جماش آن سهی سروم
که از شراب غرورش به کس نگاهی نیست

مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن
که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست

عنان کشیده رو ای پادشاه کشور حسن
که نیست بر سر راهی که دادخواهی نیست

چنین که از همه سو دام راه می‌بینم
به از حمایت زلفش مرا پناهی نیست

خزینه دل حافظ به زلف و خال مده
که کارهای چنین حد هر سیاهی نیست

تعبیر فال شما

جاده زندگی موانع مختلفی دارد که تنها راه عبور از آن ها توکل بر پروردگار و یاری جستن از خودش است.

از وسوسه های شیطان دوری کن و از شر او به خداوند پناه ببر که یاور تو در همه شرایط می باشد.

مدتی است حس تنهایی همه وجودت را سرد کرده اما دل به نا امیدی نبند که هیچ سودی ندارد. از کینه توزی به دور باش و اطرافیانت را نرنجان.

سعی کن با محبت کردن به مردم بلاها را از خودت دور کرده و به سلامت از دشواری ها عبور کنی.

برای مشاهده فال حافظ روی دکمه زیر کلیک فرمایید :

فال حافظ