غزل شماره ۲۷۱ : دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس

در ادامه متن کامل غزل شماره 271 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان ز او شده‌ام بی سر و سامان که مپرس

کس به امید وفا ترک دل و دین مکناد
که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس

به یکی جرعه که آزار کسش در پی نیست
زحمتی می‌کشم از مردم نادان که مپرس

زاهد از ما به سلامت بگذر کاین می لعل
دل و دین می‌برد از دست بدان سان که مپرس

گفت‌وگوهاست در این راه که جان بگدازد
هر کسی عربده‌ای این که مبین آن که مپرس

پارسایی و سلامت هوسم بود ولی
شیوه‌ای می‌کند آن نرگس فتان که مپرس

گفتم از گوی فلک صورت حالی پرسم
گفت آن می‌کشم اندر خم چوگان که مپرس

گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس

تعبیر فال شما

از سرنوشت گله داری و از بخت خود شکایت می کنی، دوستی باعث آزار تو شده و به آن چه آرزویش را داشته ای نرسیده ای.

بدان که واکنش تو در مقابل ناملایمات زندگی درست نیست. سعی کن از تکبر به دور باشی و واقعیات زندگی را بپذیری تا اسیر غم ها نشوی.

به خاطر موضوعی به شدت ناراحت و پشیمان هستی و آرزویت این است که بتوانی آن را جبران کنی. از دخالت بی دلیل در امور دیگران اجتناب کن و در عوض به دنبال راهنمایی کردن اطرافیانت باش.

برای مشاهده فال حافظ روی دکمه زیر کلیک فرمایید :

فال حافظ