غزل شماره ۳۳۵ : در خرابات مغان گر گذر افتد بازم

در ادامه متن کامل غزل شماره 335 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.

در خرابات مغان گر گذر افتد بازم
حاصل خرقه و سجاده روان دربازم

حلقه توبه گر امروز چو زهاد زنم
خازن میکده فردا نکند در بازم

ور چو پروانه دهد دست فراغ بالی
جز بدان عارض شمعی نبود پروازم

صحبت حور نخواهم که بود عین قصور
با خیال تو اگر با دگری پردازم

سر سودای تو در سینه بماندی پنهان
چشم تردامن اگر فاش نگردی رازم

مرغ سان از قفس خاک هوایی گشتم
به هوایی که مگر صید کند شهبازم

همچو چنگ ار به کناری ندهی کام دلم
از لب خویش چو نی یک نفسی بنوازم

ماجرای دل خون گشته نگویم با کس
زان که جز تیغ غمت نیست کسی دمسازم

گر به هر موی سری بر تن حافظ باشد
همچو زلفت همه را در قدمت اندازم

تعبیر فال شما

این روزها که می گذرد غم بزرگی در سینه ات سنگینی می کند و برای درد دل کردن، دوست یا فرد مورد اعتمادی نمی یابی. بی شک این همه غصه و بیان نکردن آن ها می تواند به افسردگی تو منجر شود.

راه حل این است که اجازه ندهی سایه نا امیدی دلت را تاریک کند و از سرزنش خودت دست برداری. به استعدادها و توانایی هایت اعتماد داشته باش و عزت نفس خود را بالا ببر که در نهایت تلاش می توانی به مقصودت برسی.

برای مشاهده فال حافظ روی دکمه زیر کلیک فرمایید :

فال حافظ