غزل شماره ۳۴۸ : دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم

در ادامه متن کامل غزل شماره 348 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.

دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم

از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
کآتش اندر گنه آدم و حوا فکنم

مایه خوشدلی آن جاست که دلدار آن جاست
می‌کنم جهد که خود را مگر آن جا فکنم

بگشا بند قبا ای مه خورشیدکلاه
تا چو زلفت سر سودازده در پا فکنم

خورده‌ام تیر فلک باده بده تا سرمست
عقده دربند کمر ترکش جوزا فکنم

جرعه جام بر این تخت روان افشانم
غلغل چنگ در این گنبد مینا فکنم

حافظا تکیه بر ایام چو سهو است و خطا
من چرا عشرت امروز به فردا فکنم

تعبیر فال شما

گذشته و خطاهایی که داشته ای باعث عذاب تو شده و حسرت آن ها لحظه ای تو را آرام نمی گذارد اما افسوس خوردن دردی را دوا نخواهد کرد.

در فراز و نشیب های زندگی صبر پیشه کن و به دنیا و مادیات دل بستگی نداشته باش. اگر می خواهی آینده ای روشن بیافرینی به پروردگار توکل کرده و با هوشمندی جلو برو.

برای مشاهده فال حافظ روی دکمه زیر کلیک فرمایید :

فال حافظ