در ادامه متن کامل غزل شماره 141 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار
طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد
تعبیر فال شما
مبادا در شکست های زندگی کم بیاوری و دلت را به نا امیدی بسپاری. بدان که اگر همه تلاشت را کردی و توکل بر خودش داشتی و باز هم به شکست رسیدی خداوند صلاحت را می خواهد و چیزی می داند که تو نمی دانی.
در این لحظه های سخت باید صبوری کنی و تسلیم خواسته پروردگار باشی.
احساس می کنی یکی از دوستانت به تو وفادار نبوده اما بدان که این مسئله حاصل بد خواهی برخی افراد است و او تقصیری بر گردن ندارد.
یاد خداوند را آویزه دلت کن و توکل داشته باش تا از سختی ها به راحتی عبور کنی. از مشورت با خردمندان بهره مند شو.
