غزل شماره ۱۴۳ : سال‌ ها دل طلب جام جم از ما می‌ کرد

در ادامه متن کامل غزل شماره 143 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد

مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تأیید نظر حل معما می‌کرد

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم
گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد

بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد

این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا
سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد

گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد

گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست
گفت حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد

تعبیر فال شما

فراموش نکن که پیروزی و رسیدن به مقصود به عوامل متعددی نیاز دارد و تا زمانی که استعداد، پشتکار و توکل بر خداوند در میان نباشد میسر نخواهد شد.

مبادا در مسیر زندگی مدام به دیگران تکیه داشته باشی و سر بار این و آن شوی.

خبر خوب این که راه زیادی تا تحقق اهدافت باقی نمانده اما در این مانده راه نیز باید صبور باشی و از مشکلاتی به سلامت عبور کنی.

به آنانی که نیازمند کمک تو هستند یاری برسان و در دشواری های زندگی از پروردگار کمک بخواه تا در مسیر درست پیش بروی.

برای مشاهده فال حافظ روی دکمه زیر کلیک فرمایید :

فال حافظ