غزل شماره ۷۰ : مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست

در ادامه متن کامل غزل شماره 70 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.

مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست
دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست

اشکم احرام طواف حرمت می‌بندد
گر چه از خون دل ریش دمی طاهر نیست

بسته دام و قفس باد چو مرغ وحشی
طایر سدره اگر در طلبت طایر نیست

عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد نثار
مکنش عیب که بر نقد روان قادر نیست

عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد
هر که را در طلبت همت او قاصر نیست

از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز
زان که در روح فزایی چو لبت ماهر نیست

من که در آتش سودای تو آهی نزنم
کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست

روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم
که پریشانی این سلسله را آخر نیست

سر پیوند تو تنها نه دل حافظ راست
کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست

تعبیر فال شما

از تکیه به خلق خدا دست بردار و سعی کن با اتکا به توانایی های خدادادی ات امورت را به سرانجام برسانی.

به امید خدا زودتر از زود به کامیابی رسیده و اطرافیانت انگشت به دهان می مانند که البته دل حسودان را می لرزاند.

بختت بلند و طالعت روشن است. به ثروت می رسی اما در روزهای شاد هرگز از دل دیگران بی خبر مباش و تا آن جا که در توانت است به خلق خدا کمک کن.

برای مشاهده فال حافظ روی دکمه زیر کلیک فرمایید :

فال حافظ