در ادامه متن کامل غزل شماره 324 دیوان حافظ را می خوانیم و سپس با معنی و تفسیر آن آشنا خواهیم شد.
گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم
همچنان چشم گشاد از کرمش میدارم
به طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جام
خون دل عکس برون میدهد از رخسارم
پرده مطربم از دست برون خواهد برد
آه اگر زان که در این پرده نباشد بارم
پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب
تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم
منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن
از نی کلک همه قند و شکر میبارم
دیده بخت به افسانه او شد در خواب
کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم
چون تو را در گذر ای یار نمییارم دید
با که گویم که بگوید سخنی با یارم
دوش میگفت که حافظ همه روی است و ریا
بجز از خاک درش با که بود بازارم
تعبیر فال شما
دلت را به نا امیدی ها نسپار و همه تلاشت را برای تحقق اهدافت به کار گیر. بدان که با ایمان و باور عمیق و تسلیم نشدن می توانی به مقصود دلت برسی.
برای جلب اعتماد آدم ها کافیست در کارهایت صادق باشی و از هر گونه دو رویی اجتناب کنی تا همه روی تو و خوبی هایت حساب باز کنند.